پریاپریا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

پریا خانم

شعر کودکانه بچه شیعه (یادگیری چهارده معصوم)

  مجموعه: شعر و قصه کودکانه   من بچه شیعه هستم خدا را می پرستم خدای پاک و دانا مهربان و توانا پیامبرم محّمد (ص) که با او قرآن آمد دین را به ما رسانده او ما را شیعه خوانده دختر او زهرا (س) بود فاطمه کبرا بود فدای دین شد جانش لعنت به دشمنانش (۲) در روز عید غدیر بر ما علی (ع) شد امیر امیر مومنین است امام اوّلین است امام دوّم ما بخشنده بود و تنها نام ایشان حسن (ع) بود صبور خوش سخن بود (۲) حسین که شاه دین است امام سوّمین است شهید کربلا شد تربت او شفا شد وقتی که آب می خورم بر او سلام می کنم (۳) چهارم امام سجّاد ...
1 تير 1392

شعر کودکانه ی آقای باغبان

  مجموعه: شعر و قصه کودکانه   باغبان   من آقای باغبونم دارم یه آواز میخونم می گم به گل های قشنگ گل های ناز و رنگارنگ به به به!چه خوشگلید! سرخید و سبزید و سفید من دوس دارم شمارو قربون برم خدارو که آفریده بلبل لاله و یاس و سنبل نگاه من به گلهاس به سبزه و چمن هاس کارم رو دوست دارم همیشه گل می کارم گل می کارم  گل ناز شعر می خونم با آواز کارم خیلی تمیزه گل واسه من عزیزه گل همیشه قشنگه نازه و رنگارنگه منبع:ترانه های کودکان تبیان ...
1 خرداد 1392

قصه ی کاکتوس و جوجه تیغی

        یک روز سولماز کوچولو و مادرش به بازار رفتند. سر راهشان یک گل فروشی بود. سولماز کوچولو جلوی گل فروشی ایستاد. دست مادر را کشید و گفت: «مامان ... مامان... از این گل های خاردار برایم می خری؟»   مادر به گل های پشت شیشه نگاه کرد و گفت: «اینها را می گویی؟ اینها کاکتوسند.»   بعد هم به داخل گل فروشی رفتند و یکی از آن گلدان های کوچولوی کاکتوس را خریدند. مادر گفت: «هفته ای یکی دو بار بیشتر به آن آب نده. خراب می شود.»   آن وقت رفتند، خریدشان را کردند و به خانه برگشتند. سولماز کوچولو خوشحال بود. از گل کاکتوس خیلی خوشش آمده بود. او در خانه...
1 ارديبهشت 1392

روباه، در یک روز برفی

  مجموعه: شعر و قصه کودکانه     درآن كوه بزرگ خانه كوچك عمو حسن قرار داشت. او به تنهایی در خانه ی خیلی كوچكی در میانه راه بالائی كوه زندگی می كرد. خانه كوچك او بیرون از جنگل كاج ساخته شده بود. او قد بلندی نداشت ولی خیلی پیر و عاقل بود. او ریش سفید رنگ بلندی داشت و یك كلاه خیلی بامزه می پوشید . با اینكه تنها زندگی می كرد هنوز هم دوستان زیادی داشت. همه حیوانات و پرندگان دوستانش بودند . هوا سرد می شد و پرندگان به مناطق گرمسیر جنوب پرواز می كردند. زمستان نزدیك بود. برخی از حیوانات كه مجبور بودند در جنگل بمانند در بدنشان برای مدتی طولانی غذا ذخیره می كردند و به زودی به خواب زمستانی می رفتند تا اینكه بهار برسد. ...
1 اسفند 1391

شعر کودکانه " گاز "

  مجموعه: شعر و قصه کودکانه کی بود کی بود؟ یه لوله ی دراز بود تو اون پُر از گاز بود یه روز بوشو شنیدم ولی اونو ندیدم گفتم مامان این کیه بوی خطرناکیه! مامان اومد شیر گاز و ببنده دیدم داره می خنده بو ها، نه از لوله، نه از شیر بود فقط بوی پیاز داغ و سیر بود   شاعر: ناصر کشاورز ...
1 بهمن 1391

بــــاز آمــده زمــســــتان (شعر کودکانه)

              بــــاز آمــده زمــســــتان اين فصــل سردِ سرسخت زنـــــبـورك بيــــــچــــاره يـــخ زد روي بـــند رخــــت   گنجشـــك بــرخود لرزيـد تــا ننـــه ســرمــا را ديــــد دســت سرد زمــسـتـان تــــمــــام گلـــها را چید   بــــاغ از تـــرس زمستان چشمان سبـزش را بست بـــرفِ ســرد زمـــستان روي چشمانــش نشست   از سوز و ســــرماي برف گنجشــــك و بـاغ خوابيدند در خـــوابِ چشمــانشان هردو بـــهــــار را ديـــــدند   منبع:forum.soksok.co.ir   ...
3 دی 1391

شعر کودکانه زمستان

شعر کودکانه زمستان             زمستونه زمستونه فصل تگرگ و بارونه   هوا شده خیلی سرد روی زمین پر از برف   چه خوبه کودکستان وقتی میشه زمستان   کلاغ های سیاه رنگ بخاری های روشن   وقتی بارون میباره دلم میخواد دوباره   برم به کودکستان میان آن گلستان   ...
30 آبان 1391

شعر کودکانه برای شب یلدا

        یک شعر کودکانه زیبا برای شب یلدا برای بچه های سنین مهد کودک، پیش دبستانی و دبستان در این نوشته برای شما عزیزان آمده است.   سی ام آذره و یک شب زیبا یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی...
29 آذر 1391

خروس تاج دار ( آموزش نقاشی )

      سلام به دوستان هنرمند و کوشا. امروز قصد دارم برای شما یک خروس تپل و زیبا را آموزش بدهم. پس اگر از موضوع این نقاشی خوشتان می آید با ما همراه شوید.     برای شروع کار و پیش طرح کافی است یک دایره در صفحه ای که می خواهید نقاشی کنید بکشید.       در قسمت بالای دایره که محل قرار گیری سر خروس است، یک دایره ی دیگر به عنوان چشم بکشید. همانند تصویر خطوط منحنی و ظریفی را برای نوک خروس تمرین کنید و بکشید. خروس تاج دار     در این مرحله دو قسمتی که به خروس زیبایی می دهد را می کشیم. ابتدا تاج او را که شبیه به تاج پادشاهی است بر سر او می گذاری...
27 آذر 1391

هوس های مورچه ای

          یک مورچه در پی جمع کردن دانه های جو از راهی می گذشت و نزدیک کندوی عسل رسید. از بوی عسل دهانش آب افتاد ولی کندو بر بالای سنگی قرار داشت و هر چه سعی کرد از دیواره سنگی بالا رود و به کندو برسد نشد. دست و پایش لیز می خورد و می افتاد.   هوس عسل او را به صدا درآورد و فریاد زد:«ای مردم، من عسل می خواهم، اگر یک جوانمرد پیدا شود و مرا به کندوی عسل برساند یک «جور» به او پاداش می دهم.»   یک مورچه بالدار در هوا پرواز می کرد. صدای مورچه را شنید و به او گفت:مبادا بروی ها... کندو خیلی خطر دارد!»   مورچه گفت:«بی خیالش باش، من می دانم که چه بای...
25 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پریا خانم می باشد